گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، یکی از مسائلی که تا پیش از این یعنی رسیدن به وضعیت قاچاق از داخل کشور یک دغدغه بزرگ برای کشور بود، قاچاق کالا به داخل کشور بود اما این روزها نه تنها مقوله قاچاق کالا از خارج به داخل، همچنان باقی است، مقوله دیگری به نام قاچاق از داخل به خارج نیز موجب التهابات زیادی در تامین کالاهای مورد نیاز مردم و گران شدن و کاهش عرضه داخلی آنها شده است. رادار اقتصاد این موضوع را با میثم مهرپور کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی مورد بررسی قرار داده که در ادامه می خوانید.
قاچاق کالا به کشور همواره یکی از مهمترین دغدغه های اقتصادی کشور بوده که به عنوان عاملی ضد تولید شناخته می شود. وضعیت قاچاق کالا به کشور در سال های اخیر چگونه بوده و چه آسیب هایی به تولید ملی زده است؟
آخرین آماری که از سوی ستاد مبارزه با قاچاق درباره میزان قاچاق ورودی به کشور اعلام شده مربوط به سال ۹۷ است که بر اساس اعلام ستاد چیزی حدود ۱۲ میلیارد دلار بوده است. و آمار جدیدی برای سال های ۹۸ و ۹۹ منتشر نشده است. اما به نظر میرسد در سال های بعد از ۹۷ قاچاق ورودی به کشور به جز قاچاق کالاهایی مانند موبایل و تب لت که به دلیل اجرای طرح رجیستری عملا به صفر رسیده است تغییر چندانی نکرده باشد اما با توجه به رشد تقریباً ۷ برابری نرخ ارز از سال ۹۷ تا امروز، احتمالا شاهد یک افزایش قابل توجه در قاچاق خروجی هستیم، یعنی تا به امروز مشکل اصلی اقتصاد ما حجم قابل توجهی از کالاهای قاچاقی بود که وارد کشور می شد و چون عمده این کالاها نیز مصرفی و نهایی بودند و امکان تولید آن در داخل کشور وجود داشت ضربه شدیدی به تولید ملی می زد اما در یکی دوسال اخیر مشکل قاچاق خروجی نیز به شدت تشدید شده است. در صورتی که در گذشته سوخت به عنوان یک کالای سنتی از ایران قاچاق می شد اما در سال های اخیر شاید بتوان گفت خیلی کالاها به صورت غیرقانونی از کشور خارج شدند که می توان از دام ، دارو، انواع مواد غذایی با ماندگاری بالا و... به عنوان نمونه هایی از آن ها نام برد.
قاچاق خروجی چه تاثیری سوئی در اقتصاد دارد؟
کلا قاچاق یا نوعی از اقتصاد پنهان به معنای عدم شفافیت و زیر زمینی بودن یک فعالیت است که خود این اولین ایراد قاچاق است. اما در وهله بعدی همان طور که گفتم قاچاق ورودی منجر به افزایش بیکاری، خروج ارز و تعطیلی بنگاه های تولیدی می شود. اما قاچاق خروجی به عنوان اتلاف منابع ملی و خروج سرمایه است ضمن اینکه می تواند کشور را با مشکلاتی چون افزایش قیمت یا کمبود یک کالا نیز مواجه کند. به خصوص اگر این کالاها، محصولاتی باشند که با حمایت ها و تخصیص یارانه از سوی دولت تامین شوند خروج آنها از کشور به نوعی خروج سرمایه به شمار می رود. با این حال با توجه به کاهش شدید ارزش پول ملی طی دو سال گذشته می توان گفت شرایط به گونه ای شده که هر کالای قاچاق پذیری صرفه اقتصادی برای خروج غیرقانونی از کشور را یافته است.
به نظرتان مشکل یا دلیل اصلی وجود پدیده قاچاق کالا در ایران چیست؟
در رابطه با قاچاق کالا باید گفت مبارزه با قاچاق کالا یک موضوع کاملا اقتصادی است که طبیعتاً حل آن نیز نیازمند یک نگاه و راهکار اقتصادی است. قطعا بخشی از قاچاق به کشور اجتناب ناپذیر است و در همه دنیا نیز وجود دارد اما در عمده کشورهای دنیا قاچاق کالا مربوط به کالاهای غیر قانونی مانند سلاح یا مواد مخدر است اما آنچه در ایران تحت عنوان قاچاق کالا از آن یاد می شود کالاهای قانونی است که به صورت غیر قانونی وارد کشور می شوند یعنی ماهیت خود آن کالا مشکلی ندارد بلکه نحوه ورود آن به کشور غیر قانونی است. بخشی از این قاچاق را می توان مربوط به ضعف قوانین یا ایراد در آیین نامه و بخشنامه های صادره دانست که نمونه بارز این موضوع، عدم تولید و تامین یک کالا در داخل کشور و در کنار آن عدم اجازه برای واردات آن کالاست که عملاً منتج به قاچاق کالا به کشور می شود. بخش دیگر نظام تعرفه ای کشور و صدور بخشنامه های و دستورالعمل های آنی و بدون برنامه است. نداشتن برنامه باعث می شود موضوع تعرفه گذاری برای کالاها تغییر کند، بخشنامه ها و دستورالعملهایی که برای اجازه صادرات، منع صادرات، صادرات مشروط و... به صورت آنی و بدون برنامه صادر می شوند هیچ تناسبی با برنامه ریزی بلند مدت و مشخص در کشور ندارد، لذا افزایش این قبیل تصمیمات فضای نا اطمینانی را در بازار ایجاد میکند که خود این موضوع منجر به گسترش پدیده قاچاق میشود. از همه مهمتر عدم شناسه دار بودن کالاهاست. در حال حاضر عمده تاکید ما برای مقابله با قاچاق کالا عدم ورود این کالاها از مرز است در حالی که باید شرایط به گونه ای باشد که کالای قاچاق حتی به فرض ورود غیر قانونی به کشور امکان عرضه و خرید و فروش را نداشته باشد که تنها راه آن شناسه دار کردن تمام کالاها و امکان تشخیص کالای قاچاق از غیرقاچاق برای نهادهای نظارتی و مردم به عنوان مصرف کنندگان است. در واقع یکی از نکات مهم در رابطه با مبارزه با قاچاق کالا این است که نباید تمام تمرکزمان را صرف مبارزه با قاچاق کالا در مرزها کنیم. همانطور که رهبر معظم انقلاب سالها پیش فرمودند مبارزه با قاچاق کالا قبل از مبادی مرزی شروع و تا زمان عرضه به مصرف کننده باید وجود داشته باشد، اما متاسفانه به نظر میرسد عمده مبارزه با قاچاق کالا در ایران به لب مرز خلاصه می شود و عملاً اگر کالاهایی به صورت غیرقانونی بتوانند وارد کشور شوند مکانیزم مشخصی برای مقابله با آنها وجود ندارد.
یعنی هیچ اقدامی در این باره نشده است؟
چرا، اما سرعت این اقدامات بسیار کند است. یکی از اهداف طرح سامانه جامع تجارت همین موضوع است یا برای مثال در دولت گذشته طرح شبنم به عنوان شبکه نظارت مردمی در همین راستا طرح و اجرا شد و به رغم ایراداتی که داشت موفقیت هایی نیز به دست آورد اما با روی کار آمدن دولت یازدهم این طرح بدون وجود هیچ آلترناتیوی کنار گذاشته شد. البته در سال های گذشته و در دولت دوازدهم اقداماتی در این حوزه شکل گرفته است. نکته مهم دیگری که در رابطه با قاچاق کالا بسیار حائز اهمیت است، نحوه تامین ارز مورد نیاز برای قاچاق این کالاهاست. کالاهایی که طبیعتاً به داخل کشور قاچاق میشوند به ازای آن باید ارز پرداخت شود چون قاچاق کالا به کشور با ریال اتفاق نمی افتد، ممکن است بخشی از قاچاق کالا به کشور به صورت مبادله پایاپای یا تهاتر کالایی باشد مثلا از کشور ما دام یا سوخت خارج می شود و ما به ازای ارزش این دام یا سوخت پارچه یا هر کالای قاچاق دیگری وارد کشور شود. اما طبیعتا بخش قابل توجهی از قاچاق کالا به کشوراز طریق ارز تامین میشود، نکته و سوال قابل توجه این است که این چند میلیارد دلار کالایی که در سال به صورت غیر قانونی وارد کشور می شود از طریق چه منابع ارزی تامین می شود؟ طبیعتاً افراد عادی و شهروندان حقیقی یا ارزی در اختیار ندارند یا ارزی که در اختیار دارند خرد و ناچیز است، ضمن اینکه اصولا داشتن بیش از ۱۰ هزار دلار جرم و قاچاق محسوب میشود، بنابراین، سوال این است که ارقامی حدود ۱۰ میلیارد دلار برای تامین ارز مورد نیاز ورود کالای قاچاق به کشور از کجا تامین می شود؟
از کجا تامین می شود؟
احتمال از ارزهای ناشی از صادرات، به هرحال اگر اقتصاد ما، اقتصادی شفاف باشد و تمام منابع ارزی و ریالی در این اقتصاد رصد شوند و تمام ارز های ناشی از صادرات مشخص باشد، طبیعتاً محلی هم برای تامین ارز مورد نیاز قاچاق کالا وجود نخواهد داشت، در این شرایط قاچاق کالا نیز به صورت ریشهای از بین خواهد رفت. نکته آخر اینکه طبیعتاً قاچاق کالا ضربه زیادی به تولید ملی وارد می کند، اگرچه ممکن اقتصاد ما با کاهش هزینههای تولید یا تسهیل فضای کسب و کار و کاهش زمان برای صدور مجوزها و....بتواند تحولی در بخش افزایش تولید ملی انجام دهد اما طبیعتا تا زمانی که کالای تولید شده به دست مصرف کننده نهایی نرسد پروسه تولید نیز به پایان نرسیده و اصطلاحا کامل نشده است. بنابراین اگر می خواهیم در مقوله تولید موفق شویم حتما باید با قاچاق کالا مبارزه کنیم و اجازه ندهیم مشابه کالاهای تولید داخل به صورت قانونی یا قاچاق وارد کشور شود.
نظر شما